شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار
متن هاي عاشقانه ي خودتون رو در اين اتاق بگذارين.فرقي نمي كنه عشقتون چي يا كي هست.

پيام‌هاي اتاق

ساعت دماسنج
+ سياه ... سايه اي خسته ونااميد... آواره در کوچه هايي که سايه را نصف ميکرد اين کوچه ها هم اجازه گذر نمي دهند؟؟؟ چه خيانتي..! روحم خسته شده ازواژه هاي پرکينه دلگير بودم ،مرداب شدم اماگاه گاهي سايه ي ماه به رويم مي افتد طوفاني دژم و بي حد... فاق مي زند بر دلم..! چرا؟
ادامه:از مستي شب که سر مي زند گله دارم از جاده هاي خيالي که قلبم را به جاودانگي مي برد وباز مي گرداند گله دارم... مي خواهم کنار زنم زندگي را ايا پشت اين پرده مرگ است ؟؟؟ دوباره مستي شب آغاز شد دوباره جاده هاي خيالي... انگار چاره اي نيست ! حق دارد روحم خسته باشد،حق دارم غريب باشم طلوع کن خورشيدم..! پژمرده شدم...
شعر خودمه.نظرتون چيه؟
فاطمه-baby
عالي بود
تسبیح دیجیتال
گروه عشق love
vertical_align_top