توی اینه خودتو ببین چه زود زود توی جوونی غصه اومد سراغت پیرت کنه نزار که تو اوج جوونی غبار غم بشینه رو دلت یهو پیرو زمین گیرت کنه منتظرش نباش دیگه اون تنها نیست تا آخر عمرت اگه تنها باشی اون نمیاد خودش می گفت یه روزی میره خودش می گفت یه روز خاطره هاتو میبره از یاد آخه دل من دل ساده ی من تا کی می خوای خیره بمونی به عکس روی دیوار آخه دل من دل دیوونه ی من آخه دل من دل دیوونه ی من تا کی می خوای خیره بمونی به عکس روی دیوار دیدی اونم تنهات گذاشت بعد یه عمر دیدی اونم رفت اونم تنهات گذاشت رفت تو موندیو بی کسیو یه عمر خاطره پیش روت دیگه نمیاد نه دیگه پیشت نمیاد از اون چی موند برات به جز یه قاب عکس روبروت آخه دل من دل دیوونه ی من تا کی می خوای خیره بمونی به عکس روی دیوار تا کی میخوای بشینی به پاش بسوزی تا کی می خوای بشینی چشم به در بدوزی در پی پیدا کردن کسی برو که فقط واسه ی خودت بخواد تورو
من تموم قصه هام قصه تــــــوست اگه غمگینه اون از غصه تــــــوست یه دفعه مثل یه گل رفتی تو دست خزون سیل بارون و تگرگ میـومد از آسـمون بردمت تــو گلخونه که نریزه روی سرت تا یه وقت خیس نشه بشکنه بال و پرت نشکنی زیر تگرگ , نریزه از تو یه برگ من تموم قصه هام قصه تــــــوست اگه غمگینه اون از غصه تــــــوست یه دفعه مثل یه شمع داشتی خاموش میشدی اگه پروانه نبود تــــو فراموش میشدی آره پـروانـه شـدم کـه پرام سوخته شده که آتیش دل تــو به دلــم دوخته شده که بسوزه پر و بالم که راحت بشه خیالم دارم از تو مینویسم تو که غم داره نگاهت اگه دوست داشتی بگو تا بازم بگم برایت انقده میگم تا خسته شم , با عشق تو شکسته شم
تا تو رفتی این دل من بی تو تنها مانده است آتشی زین کاروان رفته بر جا مانده است روزها بگذشت و من در شوق دیدارم هنوز منتظر چشمم به بازیهای فردا مانده است طاقت بار فراقت بیش از اینم مشکل است همتی کاین رهرو کوی وفا وا مانده است روز و شبها با خیالت گفتگوها کرده ام زنده مجنون با امید عشق لیلا مانده است شوق دیدار تو بر این دل تسلی میدهد زین سبب در این مصیبتها شکیبا مانده است در میان بحر غمها زورق قلبم شکست قایق بشکسته سرگردان به دریا مانده است سهم من از گردش دور زمان شادی نبود بار سنگینی ز ناکامی و غمها مانده است کاش بودی و میدیدی چه دردی میکشم ای طبیب من ؛ مریضت بی مداوا مانده است |
درباره من
تماس با من آرشیو مطالبفرصتعشق یعنی........ کاش می شد.... دلم گرفته شعر دلتنگی هنوز به خاطرم هست دیدی ای دل غم ِ عشـق دگر بار چه کرد از عشق مردن.... تا کی؟ دلم گرفته... خداحافظ گل لادن .... یک دل تنها دوباره دل هوای با تو بودن کرده.... رفتی و بی تو دلم پر درده تا تو رفتی من تموم قصه هام قصه تــــــوست آخه دل من دل دیوونه ی من دلم برات تنگ شده بود این نامه رو واست نوشت گریه نمی کنم بودنم برات شده عذاب یار من کجاست؟ همه چی آرومه..... کسی را که خیلی دوست داری..... چنان دل کندم از دنیا که شکلم شکل تنهایی ست نباشی همیشه با تو هستم نفس می کشم دوره ارزانی فقط خودمو خودت ... پیوندهای روزانه
|