تا تو رفتی این دل من بی تو تنها مانده است آتشی زین کاروان رفته بر جا مانده است روزها بگذشت و من در شوق دیدارم هنوز منتظر چشمم به بازیهای فردا مانده است طاقت بار فراقت بیش از اینم مشکل است همتی کاین رهرو کوی وفا وا مانده است روز و شبها با خیالت گفتگوها کرده ام زنده مجنون با امید عشق لیلا مانده است شوق دیدار تو بر این دل تسلی میدهد زین سبب در این مصیبتها شکیبا مانده است در میان بحر غمها زورق قلبم شکست قایق بشکسته سرگردان به دریا مانده است سهم من از گردش دور زمان شادی نبود بار سنگینی ز ناکامی و غمها مانده است کاش بودی و میدیدی چه دردی میکشم ای طبیب من ؛ مریضت بی مداوا مانده است |
درباره من
تماس با من آرشیو مطالبفرصتعشق یعنی........ کاش می شد.... دلم گرفته شعر دلتنگی هنوز به خاطرم هست دیدی ای دل غم ِ عشـق دگر بار چه کرد از عشق مردن.... تا کی؟ دلم گرفته... خداحافظ گل لادن .... یک دل تنها دوباره دل هوای با تو بودن کرده.... رفتی و بی تو دلم پر درده تا تو رفتی من تموم قصه هام قصه تــــــوست آخه دل من دل دیوونه ی من دلم برات تنگ شده بود این نامه رو واست نوشت گریه نمی کنم بودنم برات شده عذاب یار من کجاست؟ همه چی آرومه..... کسی را که خیلی دوست داری..... چنان دل کندم از دنیا که شکلم شکل تنهایی ست نباشی همیشه با تو هستم نفس می کشم دوره ارزانی فقط خودمو خودت ... پیوندهای روزانه
|